پوچ
اینجا همه چی در همه
|
|
||
چهارشنبه 91 آذر 29 :: 12:25 صبح :: نویسنده : Rash mAKHFI
![]() به دوست داشتنم بین ِ دوستش داری! به خواب رفتمت از گریـــــه های تکراری تماس های کسی ناشناس از خطّ ِ ... بــــه استخوان ِ سرم زیر حرکت ِ مته که می شود به رگ و پوست، از تو تیغ کشید که می شود بـــه تو چسبید و بعد جیغ کشید که می شود وسط ِ وان، دچار فلسفه شد که زیر آب فرو رفت... واقـــعا خفـــــــه شد! که مثل من، ته ِ آهنگ ِ «راک» گریه کنی! جلوی پاش بیفتی به خاک... گریه کنــی که می شود چمدانت شد و مسافر شد میان دست تو سیگار بـــود و شاعر شد که می شود وسط سینه ات مواد کشید کــــه بعد، زیر پتو رفت و بعد داد کشید... به چشم های من ِ بی قرار تکیه زد و به این توهّــــم دیوانـــــه وار تکیه زد و که دیر باشم و از چشم هات زود شود که مته بر وسط ِ مغز من، عمود شود! که هی کشیده شوم، در کشاکشت بکشم کــــــه هرچه بود و نخواهد نبود، دود شود... قرار بود همین شب قرارمان باشد که روز خوب تو در انتظارمان باشد قرار شد که از این مستطیل در بروی قرار شد بــــــه سفرهای دورتر بروی قرار شد دل من، مُهر ِ روی نامه شود که در توهّــــــم این دودها ادامه شود که نیست باشم و از آرزوت هست شوم عرق بریزم و از تــــو نخورده مست شوم که به سلامتی یک شکوفه زیر تگرگ که به سلامتی گوسفند قبل از مرگ که به سلامتی جام بعدی و گیجی که به سلامتی مرگ های تدریجی که به سلامتی خواب های نیمه تمام که بـه سلامتی من... که واقعا تنهام! که به سلامتی سال هـــــای دربدری که به سلامتی تو که راهی ِ سفری... صدای گریه ی من پشت سال ها غم بود صدای مته می آمد کـــــه تـوی مغــزم بود صدای عطر تو که توی خانه ات هستی صدای گریـــــه ی من در میان بدمستی صدای گریـــه ی من توی خنده ی سلاخ! صدای پرت شدن از سه شنبه ی سوراخ صدای جر خوردن روی خاطراتی که... ادامه دادن ِ قلبـم بـه ارتباطـــی که... به ارتباط تو با یک خدای تک نفره بــــه دستگیری تو با مواد منفجره به ارتباط تو با سوسک های در تختم که حس کنی چقدَر مثل قبل بدبختم کــــه ترس دارم از ایـــن جنّ داخل کمـدم جنون گرفته ام و مشت می زنم به خودم دلم گرفته و می خواهمت چه کار کنم؟! که از خودم که تویی تا کجا فرار کنـــم؟! غریبگـــــــــی ِ تنـــــــم در اتاق خوابـــــــی کــــــه... به نیمه شب، «اس ام اس»های بی جوابی که... به عشق توی توهّم... به دود و شک که تویی به یک ترانـــــه ی غمگین ِ مشترک کـــه تویی به حسّ تیره ی پشتت به لغزش ِ ناخن به فال هــای بد و خوب پشت یک تلفن فرار می کنم از تـو بـه تــو به درد شدن به گریه های نکرده، به حسّ مرد شدن فرار می کنم از این سه شنبه ی مسموم فــــــرار می کنـــم از یک جواب نامعـلـــــوم سوال کردن ِ من از دلیل هایـــی که... فرار می کنم از مستطیل هایی که... فرار کردن ِ از این چـهـــاردیــــــــــواری به یک جهان غم انگیزتر، به بیداری... ? دو چشم باز به یک سقف ِ خالی از همه چیز فقط نگاه کن و هیــــچ چــــــــی نپرس عزیـــز! به خواب رفتنم از حسرت ِ هماغوشی ست کـــه بهترین هدیه، واقعا فراموشـــــی ست.. موضوع مطلب : شعر سه شنبه 91 آذر 28 :: 10:53 عصر :: نویسنده : Rash mAKHFI
![]() بزرگترین مخفی گاه گوگل،تامین انرژی قدرتمندترین موتور جستجوی جهان
? ? ?
دو سال و نیم گذشته، شروع فیلمی که غزل... و عشق مرا می کند ز هم تفکیک نشسته ام وسط شعر و فال می گیرم برای بی بی عشقم کنار شاه پیک دو لب، شبیه دو گریه که بعد گم گشتند میان خط خطی وحشیانه ی ماتیک و بعد هق هق من را به سمت خود هل داد دو خط عشق... و غم مثل جاده ای باریک و کارت های غم انگیز هی زمین افتاد و حرف آخر من را نوشت با ماژیک ↓ به روی سر در یک خانه ی مقوایی: «کسی نمی گوید مردن مرا تبریک» و سوسک می رود از دست های او بالا و کفشهای زن خسته می شود تحریک و سوسک بر می دارد تفنگ خود را بعد... و می کند به خودش... و به سایه اش شلّیک و مرد پاییزی، از خودش فرو افتاد میان قلب زن، نه! به سینه ی موزاییک و گریه کرد زنی که مرا به گریه سپرد که با تبسّم گنگش مرا نکرد شریک به سوسک گفت: عزیز دلم نخواهی مرد و باز مجبوری که به ابتدا بروی... که... سکانس آخر یک فیلم: شاعر مرده صدای بوق، ورود و خروج زن، ترافیک صدای خیس پیانو در امتداد مرد صدای بوق، سکوت و ادامه ی موزیک... موضوع مطلب : شعر شنبه 91 آذر 25 :: 1:25 عصر :: نویسنده : Rash mAKHFI
![]() شبکه خبری سیبیاس نیوز آمریکا گزارش داد در حادثه تیراندازی به یک مدرسه ابتدایی در شهر «نیوتاون» آمریکا در ایالت «کانتیکِت» دستکم 30 نفر کشته شدند که 18 تا 20 نفر از آنها کودک هستند. موضوع مطلب : |
![]() درباره وبلاگ
![]() به نام خدا هستم، از بچگی بزرگ شدم، تو بیمارستان به دنیا اومدم، صادره از شهرمون، همونجا بزرگ شدم، چند سال سن دارم، بابام مرد بود، تو دوران کودکیم بچه بودم، با رفیقام دوست شده بودم،یه تابرادر دارم که باهام برادره، به دوست داشتن علاقه دارم، قصد ازدواج نه دارم، بعضی شبها که می خوابم خواب می بینم، تو خونمون زندگی می کنیم، تا حالا نمردم و ...» ![]() آخرین مطالب
![]() پیوندها
پایگاه خبری تحلیلی فرزانگان امیدوار
هواداران بازی عصر پادشاهان ( Kings-Era.ir ) مهندس محی الدین اله دادی گل باغ آشنایی ««««« شب های تهران »»»»» رقصی میان میدان مین ****شهرستان بجنورد**** دانشجویان مهندسی مکانیک شهرکرد تعمیرات تخصصی انواع پرینتر لیزری اچ پی HP رنگی و تک رنگ و اسکنر تراوشات یک ذهن زیبا سایت روستای چشام شبستان برادران شهید هاشمی عشق مصطفی اواز قطره محمد قدرتی MOHAMMAD GHODRATI دنیای هالیوود نهِ/ دی/ هشتاد و هشت .:مطالب جدید18+ :. هر چی تو فکرته ... یاس ... بیارجمند هیئت نــــــا کجــــــا آبـــــــاد دل مــــن ... عرفان وادب بهار عشق *(حرفهای نگفته)* مرامنامه عشاق ..پـــــر شکســــته ALAKI زازران شایگان♥®♥ مناجات با عشق دانشجوی میکروبیولوژی 91 دانشگاه آزاد اشکذر سید علی حسینی به بهترین وبلاگ سرگرمی خوش امدید اخبار روز ایران وجهان انجمن مرجع وتخصصی پارسی گلد دانشجویان مهندسی مکانیک (شهرکرد) نارنجی دانلود آهنگ جدید ایران من سامانه ارسال پیامک + آرشیو SMS با موضوعات گوناگون بهترین قالب های وبلاگ ![]() آمار وبلاگ
بازدید امروز: 10
بازدید دیروز: 22 کل بازدیدها: 312092 |
||