پرنده کوچولو
نه پرنده بود!
نه کوچولو!
---
ربّ تبرّک، عکس من، کنکور تضمینی
آواز «سوسن» در میان هدفون چینی!
ما در SMS عشق می بازیم و می گرییم
در روزنامه بحث روشنفکری دینی!!
بازار دنیا گرم بود و هست و خواهد بود
امّا دو چای سرد مانده داخل سینی
در باغچه فوّاره ای از آهن و فولاد
بر روی میز کار من گل های تزئینی
خوابی و دنیا خواب! تاریکی و تاریک است
پس چشم را وا می کنی... چیزی نمی بینی!
از لایه ی پیر اُزن تا سکس، دنیایی ست
مبهوت در سوراخ بالایی و پایینی
عرفان اسلامی و شرقی، شمس یا بودا؟!
بحث است توی سالن جرّاحی بینی
تو عکس یک هیچی که روی طاقچه مانده!
لبخند داری می زنی هرچند غمگینی
?
دارد برایت جیک جیک از عشق می گوید
توی اتاق مرده ام یک جوجه ماشینی
---