سفارش تبلیغ
صبا ویژن
پوچ
اینجا همه چی در همه
 

شایـــــــــد اگر از بازگشـــــــــت تو

اطمیـــــــنان داشتم ...

اینچنیـــــــــــن دیوانــــــــــه وار !

چشـــــــــــم به راهت نبودم

چـــــــــــه لذتی داره

کــــــــــــه میدونـــــــــــــم بر نمــــــــــــگردی

و منتــــــــــــــظرت هســـــــــتم ...!!!




موضوع مطلب : عاشقانه

پنج شنبه 91 آبان 11 :: 11:39 عصر :: نویسنده : Rash mAKHFI

همه مرده اند
دوستی می گفت
خیلی سال پیش که دانشجو بودم، بعضی از اساتید عادت به حضور و غیاب داشتند
تعدادی هم برای محکم کاری دو بار این کار را انجام میدادند، ابتدا و انتهای کلاس ، که مجبور باشی تمام ساعت را سر کلاس بنشینی.
هم رشته ای داشتم که شیفته ی یکی از دختران هم دوره اش بود.

هر وقت این خانم سر کلاس حاضربود، حتی اگر نصف کلاس غایب بودند، جناب مجنون می گفت:
استاد همه حاضرند!
و بالعکس، اگر تنها غایب کلاس این خانم بود و بس، می گفت:
استاد امروز همه غایبند، هیچ کس نیامده!
در اواخر دوران تحصیل ازدواج کردند و دورادور می شنیدم که بسیار خوب و خوش هستند.

امروز خبردار شدم که آگهی ترحیم بانو را با این مضمون چاپ کرده است:


هیچ کس زنده نیست ... همه مردند




موضوع مطلب : عاشقانه

پنج شنبه 91 آبان 11 :: 11:38 عصر :: نویسنده : Rash mAKHFI

وصیت نامه عجیب حسین پناهی

روی تابوت و کفن من بنویسید: این عاقبت کسی است که زگهواره تا گور دانش بجست....


قبر مرا نیم متر کمتر عمیق کنید تا پنجاه سانت به خدا نزدیکتر باشم.

بعد از مرگم، انگشت‌های مرا به رایگان در اختیار اداره انگشت‌نگاری قرار دهید.

به پزشک قانونی بگویید روح مرا کالبدشکافی کند، من به آن مشکوکم!

ورثه حق دارند با طلبکاران من کتک ‌کاری کنند.

عبور هرگونه کابل برق، تلفن، لوله آب یا گاز از داخل گور اینجانب کیدا ممنوع است.

بر قبر من پنجره بگذارید تا هنگام دلتنگی، گورستان را تماشا کنم.

کارت شناسایی مرا لای کفنم بگذارید، شاید آنجا هم نیاز باشد!

مواظب باشید به تابوت من آگهی تبلیغاتی نچسبانند.

روی تابوت و کفن من بنویسید: این عاقبت کسی است که زگهواره تا گور دانش بجست.

دوست ندارم مردم قبرم را لگدمال کنند. در چمنزار خاکم کنید!

کسانی که زیر تابوت مرا می‌گیرند، باید هم قد باشند.

شماره تلفن گورستان و شماره قبر مرا به طلبکاران ندهید.

گواهینامه رانندگیم را به یک آدم مستحق بدهید، ثواب دارد.

در مجلس ختم من گاز اشک‌آور پخش کنید تا همه به گریه بیفتند.

از اینکه نمی‌توانم در مجلس ختم خودم حضوریابم قبلا پوزش می طلبم !




موضوع مطلب : عاشقانه, اطلاعات عمومی

پنج شنبه 91 آبان 11 :: 11:33 عصر :: نویسنده : Rash mAKHFI

آنها هر چه خواستند گفتند و من سکوت کردم
آنها مرا هرزه و هرجایی و قرتی خواندند و من سکوت کردم
آنها مرا امر به معروف و نهی از منکر کردند و من سر پایین انداختم و سکوت کردم
آنها از باورها و عقایدشان گفتند و من به نشانه احترام سکوت کردم
آنها مرا...


تهدید کردند و ناسزا گفتند و من باز هم سکوت کردم
سکوت کردم چون در خانه مرا اینطور تربیت کرده بودند
سکوت کردم چون فکر می کردم باید به همه چیز و همه کس احترام گذاشت
من به احترام سکوت کردم پدرم به احترام سکوت کرد و پدر بزرگم هم.
ما همه سکوت کردیم. اجداد ما همه سکوت کردند.
احترام ما از سر ترس بود یا فرهنگ تحمیلی نمی دانم اما ما همه سکوت کردیم.

هر که سکوت نکرد و پرسید چرا احترام ؟
همه با دستان خود او را کفن کردیم. ما همه سکوت کردیم...


فروغ فرخزاد




موضوع مطلب : عاشقانه, اطلاعات عمومی

پنج شنبه 91 آبان 11 :: 11:32 عصر :: نویسنده : Rash mAKHFI

سعید سلیمان‌پور در این قطعه شعر به نوعی روزگار یک عاشق را تصویر کرده است و در این روایت از هنر نقاشی و کشیدن جفای عشق سخن گفته است!

نقاش چون‌که طرحِ تو شمشاد می‌کشد

مجموعه‌ای ز حُسن خداداد می‌کشد
وقتی که روی قامت تو زوم می‌کند
سروی به سبک شعر تو آزاد می‌کشد
نوبت به رنگ سرخ لبانت که می‌رسد
عشق مرا به مرحله‌ای حاد می‌کشد
خونریز و تیز، آن مژه‌ها را کنار هم
هم‌شکل عین فوجِ بریگاد می‌کشد
انگار قلب من کَمکی شاد می‌زند
وقتی که چشم‌های تو را شاد می‌کشد
چشم سیاه مست تو هرچند ساکت است
از روی بوم یکسره فریاد می‌کشد
بی حرف و با نگاه، مرا خرد می‌کند
یعنی سکوت بر سر من داد می‌کشد
نقاش چون‌که یافت یکی سوژه جدید
دست از کشیدنِ تو پریزاد می‌کشد
نوبت چو می‌رسد به من، آشفته می‌شود
عمرِ مرا چو زلفِ تو بر باد می‌کشد
ایرادگیر می‌شود و گیر می‌دهد
هر عضو می‌کشد پر از ایراد می‌کشد
از کنتراستِ داغِ دل و آهِ سردِ من
این سینه را کُلِکشِنِ اضداد می‌کشد
*
کفرِ دلم درآمده از دست زلف یار
کارم در این سیاهه به الحاد می‌کشد
مفلس شدم ز خرج تو ـ ای عشق! ـ و سال‌هاست
جور مرا کمیته امداد می‌کشد
درسِ جنونِ بنده چو مجنون روان شده‌ست
شاگردِ درس‌خوانده به استاد می‌کشد




موضوع مطلب : عاشقانه

دوشنبه 91 مهر 17 :: 11:31 عصر :: نویسنده : Rash mAKHFI

                                                                        بازگرد ای خاطرات کودکی / بر سوار اسبهای چوبکی
خاطرات کودکی زیباترند / یادگاران کهن ماناترند
درسهای سال اول ساده بود / آب را بابا به سارا داده بود
درس پند آموز روباه و خروس / روبه مکار و دزد و چاپلوس
روز مهمانی کوکب خانم است / سفره پر از بوی نان گندم است
کاکلی گنجشککی باهوش بود / فیل نادانی برایش موش بود
باوجود سوز و سرمای شدید / ریزعلی پیراهن از تن می درید
تا درون نیمکت جا می شدیم / ما پر از تصمیم کبری می شدیم
پاک کن هایی ز پاکی داشتیم / یک تراش سرخ لاکی داشتیم
کیفمان چفتی به رنگ زرد داشت / دوشمان از حلقه هایش درد داشت
گرمی دستانمان از آه بود / برگ دفترها به رنگ کاه بود
همکلاسی های درد و رنج و کار / بچه های جامه های وصله دار
بچه های دکه سیگار سرد / کودکان کوچک اما مرد مرد
کاش هرگز زنگ تفریحی نبود / جمع بودن بود و تفریقی نبود
کاش می شد باز کوچک می شدیم / لااقل یک روز کودک می شدیم
یاد آن آموزگار ساده پوش / یاد آن گچ ها که بودش روی دوش
ای معلم نام و هم یادت بخیر / یاد درس آب و بابایت بخیر
ای دبستانی ترین احساس من / بازگرد این مشق ها را خط بزن




موضوع مطلب : عاشقانه, اطلاعات عمومی

سه شنبه 91 مهر 11 :: 11:47 عصر :: نویسنده : Rash mAKHFI

بـــــه چــــه میـــخنــــــــدی تـــــو ؟

بــــه نـگـاهـــــم کــــه مـسـتـــــــانــــه تـــو را بــاور کــــرد

یــا بـــه افـســـــــــونـگــــری چـشـــــمـانت

کــه مـــرا ســـوخت و خــاکـسـتـــــر کــــرد ؟

خـنــــده دار است؟

بـخـنـــــــد !!




موضوع مطلب : عاشقانه

سه شنبه 91 مهر 11 :: 11:45 عصر :: نویسنده : Rash mAKHFI

وقتی خسته ام

وقتی کلافم

وقتی دلتنگم

بشقاب ها را نمی شکنم

شیشه ها را نمی شکنم

غرورم را نمی شکنم

دلت را نمی شکنم

در این دل تنگی ها زورم به تنها چیزی که میرسد

این بغض لعنتی است ...که میشکنم




موضوع مطلب : عاشقانه

سه شنبه 91 مهر 11 :: 11:41 عصر :: نویسنده : Rash mAKHFI

تا تماشای تو راهی نمانده بود

پنجره کم آوردم !

کاش این همه دیوار نچیده بودی ...




موضوع مطلب : عاشقانه

سه شنبه 91 مهر 11 :: 11:38 عصر :: نویسنده : Rash mAKHFI

کف بینی نکن! 

دستی که به سویت دراز شده ...

طالعش تویی!




موضوع مطلب : عاشقانه

<   <<   6   7   8   9   10   >>   >   
 
درباره وبلاگ

به نام خدا هستم، از بچگی بزرگ شدم، تو بیمارستان به دنیا اومدم، صادره از شهرمون، همونجا بزرگ شدم، چند سال سن دارم، بابام مرد بود، تو دوران کودکیم بچه بودم، با رفیقام دوست شده بودم،یه تابرادر دارم که باهام برادره، به دوست داشتن علاقه دارم، قصد ازدواج نه دارم، بعضی شبها که می خوابم خواب می بینم، تو خونمون زندگی می کنیم، تا حالا نمردم و ...»

نویسندگان
Mamad Dj (10)

پیوندها
پایگاه خبری تحلیلی فرزانگان امیدوار
هواداران بازی عصر پادشاهان ( Kings-Era.ir )
مهندس محی الدین اله دادی
گل باغ آشنایی
««««« شب های تهران »»»»»
رقصی میان میدان مین
****شهرستان بجنورد****
دانشجویان مهندسی مکانیک شهرکرد
تعمیرات تخصصی انواع پرینتر لیزری اچ پی HP رنگی و تک رنگ و اسکنر
تراوشات یک ذهن زیبا

سایت روستای چشام
شبستان
برادران شهید هاشمی
عشق
مصطفی
اواز قطره
محمد قدرتی MOHAMMAD GHODRATI
دنیای هالیوود
نهِ/ دی/ هشتاد و هشت
.:مطالب جدید18+ :.
هر چی تو فکرته
... یاس ...
بیارجمند
هیئت
نــــــا کجــــــا آبـــــــاد دل مــــن ...
عرفان وادب
بهار عشق
*(حرفهای نگفته)*
مرامنامه عشاق
..پـــــر شکســــته
ALAKI
زازران
شایگان♥®♥
مناجات با عشق
دانشجوی میکروبیولوژی 91 دانشگاه آزاد اشکذر
سید علی حسینی
به بهترین وبلاگ سرگرمی خوش امدید
اخبار روز ایران وجهان
انجمن مرجع وتخصصی پارسی گلد
دانشجویان مهندسی مکانیک (شهرکرد)
نارنجی
دانلود آهنگ جدید
ایران من
سامانه ارسال پیامک + آرشیو SMS با موضوعات گوناگون
بهترین قالب های وبلاگ

طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
آمار وبلاگ
بازدید امروز: 7
بازدید دیروز: 31
کل بازدیدها: 306409