سفارش تبلیغ
صبا ویژن
پوچ
اینجا همه چی در همه
 
چهارشنبه 91 آذر 8 :: 10:11 عصر :: نویسنده : Rash mAKHFI

سه نفر آمریکایی و سه نفر ایرانی با همدیگر برای شرکت در یک کنفرانس می رفتند. در ایستگاه قطار سه
آمریکایی هر کدام یک بلیط خریدند، اما در کمال تعجب دیدند که ایرانی ها سه نفرشان
یک بلیط خریده اند. یکی از آمریکایی ها گفت: چطور است که شما سه نفری با یک بلیط
مسافرت می کنید؟ یکی از ایرانی ها گفت: صبر کن تا نشانت بدهیم. همه سوار قطار شدند.
آمریکایی ها روی صندلی های تعیین شده نشستند، اما ایرانی ها سه نفری رفتند توی یک
توالت و در را روی خودشان قفل کردند. بعد، مامور کنترل قطار آمد و بلیط ها را کنترل
کرد. بعد، در توالت را زد و گفت: بلیط، لطفا! بعد، در توالت باز شد و از لای در یک
بلیط آمد بیرون، مامور قطار آن بلیط را نگاه کرد و به راهش ادامه داد. آمریکایی ها
که این را دیدند، به این نتیجه رسیدند که چقدر ابتکار هوشمندانه ای بوده است. بعد
از کنفرانس آمریکایی ها تصمیم گرفتند در بازگشت همان کار ایرانی ها را انجام دهند
تا از این طریق مقداری پول هم برای خودشان پس انداز کنند. وقتی به ایستگاه رسیدند،
سه نفر آمریکایی یک بلیط خریدند، اما در کمال تعجب دیدند که آن سه ایرانی هیچ بلیطی
نخریدند. یکی از آمریکایی ها پرسید: چطور می خواهید بدون بلیط سفر کنید؟ یکی از
ایرانی ها گفت: صبر کن تا نشانت بدهم. سه آمریکایی و سه ایرانی سوار قطار شدند، سه
آمریکایی رفتند توی یک توالت و سه ایرانی هم رفتند توی توالت بغلی آمریکایی ها و
قطار حرکت کرد. چند لحظه بعد از حرکت قطار یکی از ایرانی ها از توالت بیرون آمد و
رفت جلوی توالت آمریکایی ها و گفت: بلیط، لطف
ا!

 




موضوع مطلب : لبخند

چهارشنبه 91 آبان 24 :: 8:18 عصر :: نویسنده : Rash mAKHFI

طرح «ازدواج آسان» که به زودی قرار است در دانشگاه‌ها اجرا شود یک طرح چندوجهی است که نه تنها جیک ثانیه به کنترل افزایشی جمعیت کمک می‌کند، نه تنها باعث پیشرفت آکادمیک مراکز علمی ما می‌شود، نه تنها از فرار مغزها و بدن‌ها جلوگیری می‌کند، نه تنها تمام مشکلات مملکتی را دو سوته حل می‌کند بلکه کلا جنبش دانشجویی را هم به سرمنزل مقصود بیک هدایت می‌کند.

باور ندارید واایستید تماشا کنید.

روش‌های اجرای طرح

در روش اول، پسر، دختر را از چند فرسخی می‌پسندد، دستش را می‌گیرد (توضیح: البته غلط می‌کند قبل از محرم شدن بگیرد، الکی که نیست) و می‌روند سر زار و زندگی‌شان. دانشگاه هم می‌گوید ایول. نفری 500 هزار ریال هم وام می‌دهد، با رویت فتوکپی شناسنامه و آدرس ماه عسل و این حرفا.

در روش دوم، دختر، پسر را از چند فرسخی می‌پسندد، دستش را می‌گیرد (توضیح: البته باز غلط می‌کند قبل از محرم شدن بگیرد، الکی که نیست) و می‌روند سر زار و زندگی‌شان. دانشگاه هم می‌گوید ایول. نفری 500 هزار ریال هم وام می‌دهد، با رویت کارت ملی و کارت پایان خدمت و بلیت اتوبوس راهیان ماه عسل!

در روش سوم، استاد از چند فرسخی دختر و پسر را می‌پسندد و می‌گوید شما چقدر «کر» هم‌اید. دستشان را می‌گیرد (توضیح: البته بعد از محرم شدن) و می‌فرستد سراغ زار و زندگی‌شان و دانشگاه هم می‌گوید ایول. 500 هزار ریال هم وام می‌دهد، با تایید اولیای دو تا دانشجو، که بروند خونه و کاشونه‌شون و سریع پایان‌نامه‌شان را تمام کنند و استاد راهنما، حالش را ببرد.

در روش چهارم، نه پسر، دختر را می‌پسندد و نه دختر، پسر را می‌پسندد اما خب آش خاله است، بخوری پاته نخوری پاته. آمار هم عین آتشفشان می‌رود بالا.

در روش پنجم، چادرهای یکبار مصرف جور می‌کنند در صحن دانشگاه و عین زلزله‌زده‌ها، زوج‌ها را می‌فرستند آن تو، که هم کلاس‌هایشان در آنجا برگزار شود و هم زار و زندگی‌شان همانجا برقرار باشد و هم رفت و روب و پخت و پز و بشور و بساب و بله برون و این حرفا. هم مشکلات مملکتی در سایه تفاهم و خوشبختی آنها ردیف می‌شود و هم اینکه ستون کوفتی ما پر می‌شود برود پی کارش.

البته ما روش‌های ناگهانی هم داریم که خفت دانشجو را می‌گیریم و سریع به سمت خوشبختی هدایت‌شان می‌کنیم، آنها هم چقدر به همدیگر می‌آیند، عین هلو.

چیه دارید بر و بر نگاه‌مان می‌کنید. خب روش‌های درجه یکی هم داریم که می‌گویند ننویس. خب درست می‌گویند دیگر.




موضوع مطلب : لبخند

دوشنبه 91 آبان 15 :: 10:21 عصر :: نویسنده : Rash mAKHFI

یه دختر 18 ساله:
به قول خودش انقدر خواستگار داره که نمی دونه کدومش رو انتخاب کنه فعلا قصد ازدواج نداره می خواد درس بخونه
دختر 22 ساله :
او یک شاهزاده با یک قصر می خواد ادعا می کنه که خیلی واقع بینه ولی ؟؟؟؟؟
مرد ایده آل او باید پول دار خوش قیافه مشهور همیشه در حسابش پول به اندازه کافی باشه و سخاوت مند.
او باید شوخ طبع، ورزشکار، شیک پوش، رمانتیک و شـنونده خوبی باشد.
بله خصوصیات و صفات آن مرد بسیار طولانی است.
دخـتر مـردی را میخواهد که او را بپرستد و او را با گذاشتن گلها، هدایا و دادن وعده عشق ابدی و جاویدان تـبدیل به الهه گرداند.
دختر 32 ساله :
کم کم داره بوی ترشی می یاد دیگه، فقط یه مرد خوب می خواد!!!
لازم نیست ورزشکار و خوش تیپ و.. باشه،
یه کار خوب با حقوق مکفی، خونه ماشین و حساب بانکی داشته باشه و غذاهایی که دختر درست می کنه رو تحمل کنه کافیه
دختر 42 ساله :
تنها یه مرد می خواد (بیچاره ترشید)
یه مرد معمولی که ستاره سینما نباشه، ورزشکار نباشه
اگه یه شکم گنده هم داشت عیب نداره کچل هم بود عیبی نداره فقط یه شوهر باشه
دختر 52 ساله :
او فقط می خواهد… هر چی بود باشه
دختر باید خیلی شانس بیاره که مردش انقدر ترسناک نباشه که نوه هاش رو بترسونه
راه توالت رو هنوز به یاد داشته باشه و دندون مصنوعی هاش رو یادش باشه کجا گذاشته
دختر 72 ساله :
تعجب نکنید بعضی دخترا تا این سن هم عمر می کنن ولی مطمئن نیستم مرد مورد علاقش هنوز نفس بکشه !!




موضوع مطلب : لبخند

دوشنبه 91 آبان 15 :: 10:21 عصر :: نویسنده : Rash mAKHFI

1- یقه اولین خواستگار رو بچسبید که شاید تنها شتر بخت شما باشه.

2- ناز و لفت و لیس رو بذارید کنار.

3- در معرض دید باشید، گذشت اون زمان که می گفتن: من اون دختر نارنج و ترنجم که از آفتاب و از سایه می رنجم.

4- سن ازدواج رو بیارین پایین، همون 17 یا 18 خوبه. بالاتر که برین همچین بگی نگی از دهن می افتین.

5- تموم دوست پسراتونو تهدید به ازدواج کنید، اگه موندن چه بهتر، نموندن دورشون رو درز بکشید.

6- دعای باز شدن بخت رو دور گردنتون آویزون کنید، یه وقت کتابشو دور گردنتون آویزون نکنید که گردن لطیفتون کج می شه.

7- پسر های فامیل بهترین و در دسترس ترین طعمه ها هستند، رو هوا بقاپیدشون.

8- رو شکل و شمایل ظاهری پسرها زیاد حساسیت به خرج ندید، پسرهای خوشگل، هستن دچار مشکل…!

9- توی اجتماع بر بخورید، با مردم قاطی شید، با ننه صغرا و بی بی عذرا نشست و برخاست کنید، همینا هستن که شادوماد می سازن واستون.

10- یه کم به خودتون برسید، منظورم آرایش و برداشتن زیر ابرو و ریمل و پودر و سایه و کرم شب و روز و ماسک خیار و فر مژه و خط لب و خط چشم و… نیست. حداقل قیافه یه آدم رو داشته باشید.

11- در پوشش دقت کنید، لباس چسب و کوتاه فقط آدمای بوالهوس رو دورتون جمع می کنه، یه پوشش سنگین و اندکی رنگین با حفظ معیارهای دوماد پسند بهترینه.

12- مهمون که میاد قایم نشید، چای ببرید، پذیرایی کنید، خلاصه یه چشمه بیاین که بعله ما هم هستیم.

13- سعی کنین از هر انگشتتون هفت نوع هنر بباره که مامانه بتونه جلوی در و همسایه قر و قمیش بیاد که دخترم قربونش برم اینجوریه و اونجوریه…

14- تا مامانه و باباهه می گن دخترمون دیگه وقته عروسیشه مثل لبوی نپخته سرخ نشین و در برید، در حرکات و سکناتتون این نظر رو تایید کنید و دنبالشو بگیرید.

15- بلاخره اگه خدای نکرده می خواین جزو اون یک میلیون و هفت صد هزار دختر بی شوهر نباشید (تازه اگه همه پسرای این مملکت دوماد شن، که نمی شن) هر چی دارید، رو کنید، منظورم اعضا و جوارحتون نیست منظورم کمالات و هنر مندیاتتونه.

16- و اینو بگم که از هیچ دوره زندگیتون به اندازه وقتی که با نامزد محبوبتون زیر سایه درخت توی یه پارک خلوت دارید لذت نخواهید برد، حالا به بعدنش کار ندارم.

17- …و آخرین توصیه اینکه عوض اینکه توی جریانات عشقی خیابونی و زودگذر غرق بشید و مثل کبک سرتونو زیر برف کنید یه خورده به فکر زندگی آینده تون بشید و اینقدر از این دست به اون دست نرید چون کثیف می شید، می پکید …




موضوع مطلب : لبخند

سه شنبه 91 آبان 9 :: 2:11 عصر :: نویسنده : Rash mAKHFI

راهکارهای افزایش جمعیت در ایران :
1- تعطیلی شرکت سایپا!
2- منحل نمودن هواپیمایی جمهوری اسلامی ایران!
3- کنسل کردن اردوهای راهیان نور!
4- لغو تمامی پروانه های ساخت و ساز و گود برداری!!







آیا عبارت «این ور قر بدم یار گله داره، اون ور قر بدم یار گله داره» مبنای نظری شعار «نه شرقی، نه غربی» است؟







خخخخخخخخخخخخ
کیکیکیکیکیکیکیککیـ
خشخشخشخشخـ
و در نهایت صدای بوق اِشغـــالی
حالا اینکه با بدبختی به اینترنت وصل میشدیم هیچی،اونجایی که وسط کاری تو خونــــه میگفتن بیا از نت بیرون تلفن و لازم داریم تو مخ بود :|
یادت گرامی دیال آپ








این راننده تاکسیایی که چراغ میزنن ولی نگه نمیدارن...
بابای همون دختراییَن که آمار میدن ولی شماره نمیگیرن






عمو پورنگ : کی از همه زرنگ تره ؟
بچه ها : مدرسان شریف ، مدرسان شریف!





یه دوس دخدرم نداریم ، ازش ده ملیون پول قرض بگیریم بعد بفرستیمش اردوی راهیان نور ، بر نگرده پوله واسه خودمون بشه ،‌ بعدش باز یه مخه دیگه بزنیم همینجوری قرض بگیریم باز بفرستیم راهیان نور ، کلن بزنیم تو کاره صادرات دخدر به راهیان نور دیگه ...
یه ساله لامبورگینی می خرم








مناظره انتخاباتی اونا:
تهدیدهای خارجی...وضع معیشتی...ایجاد اشتغال....ایجاد محبوبیت کشور در منطقه....حمایت از متحدین در منطقه و....
مناظره انتخاباتی ما:
بِگـــــــَـــــم؟؟؟بِگـَــــــــــــــــــــــــم؟؟؟؟







تو هال چرت میزدم،متوجه شدم داداش کوچیکم داره با صدای بلند میگه: یا ابلفضل،یا قرعان،یا جد سید مراد!!!
رفتم ببینم چه مرگش شده!
دیدم داره با کامپیوتر ماشین بازی میکنه،
ماشین داره میره تو دره نمی تونه کنترلش کنه








دیگه اخبار سیاسی مملکتو بدون تخمه نمیشه دنبال کرد








میگه اون روی سگمو بالا نیار
روی خرش اینه ، ببین روی سگش دیگه چیه ...







ماچ طلبیده اش غرور کاذب میده به آدما چه برسه به نطلبیده اش ...







BMW X6 بخری پشتش بنویس "عاقبت فرار از مدرسه"
طی یه مدت کوتاهی آموزش و پرورش کشور با مغز میخوره زمین...








وقتی گوشت کیلویی بیست هزارتومنه
به سوسیسِ کیلویی شیش هزارتومنی شک نمیکنید آیا ؟







پیرمرد هشتاد ساله اومد ماچم کرد
دخترش گفت ببخشید شما رو اشتباه گرفته
حالا اشتباه پیش میاد ولی حتمن باید هشتاد ساله میبود آیا ؟
میشنوی خوووووداااا ...






به قران این تنوعی که پرشین تون توی موزیک ویدیوهاش داره جنفیر لوپز با پیتبال همیشه فعال نداشتن |: لامصب ویدیو میسازه در حد فیلمای 007







تلویزیون ایران:
شبکه 1 : آخوند
شبکه 2 : یک آخوند دیگر
شبکه 3 :و باز هم آخوندی دیگر


ماهواره :

4fun : خواننده ی همیشه فعال pitbull
pmc : همان خواننده ی همیشه فعال pitbull
mtv : باز هم همان خواننده ی همیشه فعال pitbull


من
مایکل جکسون
سایمون کاول
ساسی مانکن : من دیگه نمیخونم


کم کم دارم به این نتیجه میرسم که تنوع تلویزیون ایران بیشتره هاااا






این چند روزه بس که با کامپیوتر کار میکنم قاط زدم
امروز قوری از دستم افتاد کف آشپزخونه کثیف شد
داشتم دنبال ctrl+z میگشتم






نبوغ و نقشه هایی که من در فرار کردن از مدرسه داشتم
مایکل اسکوفیلد توی فرار از زندان نداشت
من حیف شدم!






یه بار جوگیر شدم سی‌دی شجریان خریدم
صبح از خونه راه افتادم گذاشتم
رسیدم محل کارم هنوز شروع نکرده به خوندن






موقع پخش اینجمله از تلویزیون همه منو چپ چپ نیگا میکنند :
( استفاده پیش از حد از اینترنت هم اعتیاد محسوب میشود )







کی اشکاتو پاکم?کنه شبا که غصه دار? ؟
مدرسان شریف







از جمله سرگرمی های مادرم اینه که تو خونه بگرده و از این و اون بپرسه اگه اینونمیخوای بندازم دور …






بعضیا مثه پیژامن ،
فوقش بشه باهاشون تا سر کوچه رفت...









کی رو پشه ها تغییرات ژنتیکی انجام داده..؟!
هـوا گرم بشه, هستن... هـوا سرد بشه, هس
بوی عرق بدی, هستن.. بو ندی, هستن.
تو روشنایی هستن, تو تاریکی هم هستن,






وای چه قدر هوا سرده
حیف که پسرم وایلا یه 70.80تا کامنت میومد واسم






یه گربه رو بگیرید....
مثله سگ بزنیدش جوری که نتونه راه بره بعد پوست کل بدنشو جوری بکنید که فقط یه تیکه گوشت ازش باقی بمونه بعد یه دست بیل بکنید تو ماتحتش جوریکه از دهنش دراد بیرون بعد کلش رو هر 5 دقیقه به مدت 4.50 ثانیه هی بکنید زیر آب هی در بیارید.
خب بچه ها این گربه هه ایران ماست.







دو قطره آب ریخت رو مانیتور
اومدم با دستمال کاغذی پاک کنم دیدم قهوه ایه
تعجب کردم ، نگو گــــِـــل درست شده بود !






               


جهنم دور نیست...!
جهنم جاییست که تنها وسیله گرم کردن پاهای یخ زد? یک دختر بچه ، اگزوز ماشین است.




موضوع مطلب : لبخند

سه شنبه 91 آبان 9 :: 2:11 عصر :: نویسنده : Rash mAKHFI


کلاه خاک بر سری

سرود خاک بر سری


عروس خاک بر سری

شادی از نوع خاک بر سری

بچه خاک بر سر


ترسیدن خاک بر سری



بازیکن خاک بر سری

بچه های خاک بر سری



نگاه کردن خاک بر سری



در خاک بر سری

نقاش خاک بر سری



خانم راننده خاک بر سری

کمک خلبان خاک بر سری



پنکه خاک بر سری

خاک بر سر



تصادف خاک بر سری



پارک کردن به روش خاک بر سرا



مشتری خاک بر سری


نمایندگی به سبک خاک بر سری




خیابان خاک بر سری

ناو خاک بر سری





موضوع مطلب : عکس طنز, لبخند

سه شنبه 91 آبان 9 :: 2:5 عصر :: نویسنده : Rash mAKHFI

مامانم در طول شبانه روز فقط یکبار بهم میگه مهندس
اونم آخره شباست که صِدام میزنه مهندس بیا آشغالا رو بزار دَم در!!!

================================
ساعت 5 دارم از خونه میرم بیرون میگم 11 میام .
بابام میگه حالا خودت به درک اون دختره صاحاب نداره ؟؟؟!!!




================================
همیشه در بچگی آموزش سریع تفاهم در زندگی مشترک

برای خانوم‌ها:
هیچ وقت با هیچ مردی بحث نکنید... بلافاصله گریه کنید!!!

برای آقایون:
هیچ وقت با خانوم‌ها بحث نکنید... بلافاصله ببوسیدشون!!!

================================
ما که هرجایی دهَنمـــون سرویس میشه میگن امتحان الهیــه !!اگه اینجوری باشه که من دیگه دکترای الاهیات گرفتم...

================================
دقت کردین همیشه خنده دار ترین موضوعات زمانی به مغزت میرسه که وسط مراسم ختم هستی؟

================================
اعتراف میکنم اولین روزی که رفتم دانشگاه نیم ساعت تو حیاط نشسته بودم تا زنگ رو بزنن برم سر کلاس!

================================
همیشه فکر میکنم یه چیزی تو یخچال هست و من ازش بی خبرم!!!
ولی هرچی میگردم پیداش نمی کنم....
شماچطور؟
================================
داشتم ماشین رو دنده عقب می‌آوردم تو حیاط
مامانم اومده فرمون میده…. بیا…. بیا…. بیا…. بیا ….نیا !! لوله آب شیکست !

================================
قدیما مراسم خواستگاری برای این بود خونواده ها دختر پسر رو بهم نشون بدن الان برای اینه که دختر و پسر خونواده هاشونو بهم نشون بدن!!

================================
مادر شوهر ها میگن : عروس مثل لیمو شیرینه اولش شیرینه ،آخرش تلخه !
ولی لیمو شیرین تا زمانی شیرینه که کارد به جیگرش نخورده باشه.


================================
از96 ماهی شما 55 تا غرق شد چند تا ماهی دارید؟
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
بله ؟؟ مشغول جمع و منها بودی؟
تقصیر این مدرسه ها است که عمر شما را به فنا داده اند
تا حالا کسی شنیده که ماهی غرق بشه؟
حتما الان دانشجو هم هستی!!!!!!!!

================================
این آدمایی که سه صفحه بهشون اس ام اس میدی بعد مثل معلولا فقط یه کلمه تایپ میکنن OK باید بگیری اون دکمه های کیبورد موبایلشونو با بیل داغون کنی ازش فقط یه o بمونه با یه k تا حالشون جا بیاد!!!

================================
یارو میره بهشت رو دیوار مینویسه:لعنت بر پدر و مادر کسی که اینجا سیب بخورد!!




موضوع مطلب : لبخند

دوشنبه 91 آبان 8 :: 11:51 عصر :: نویسنده : Rash mAKHFI

از پدری پرسیدند آیا درست است که میگویند "زمانی فرا خواهد رسید که پسر ها بزرگتراز پدرشان خواهند شد؟"
گفت:" اتفاقا این موضوع سخت ذهن مرا به خود مشغول داشته است. البته کاری به استعداد و نبوغشان ندارم منظور من سن و سال آنهاست!"
پرسیدند:" به چه دلیل؟"
گفت:"به این دلیل که برایتان شرحخواهم داد:
وقتی 30 ساله بودم فرزندمان متولد شد. یعنی 30 برابراو سن داشتم.
وقتی 2 ساله شد من 32 سال داشتم . یعنی 16 برابر او سن داشتم.
وقتی 3 ساله شد من 33 سال داشتم. یعنی 11 برابر او سن داشتم.
وقتی 5 ساله شد من 35 سال داشتم. یعنی 7 برابر او سن داشتم.
وقتی 10 ساله شد من 40 سال داشتم. یعنی 4 برابر او سن داشتم.
وقتی 15 ساله شد من 45 سال داشتم. یعنی 3 برابر او سن داشتم.
وقتی 30 ساله شد من 60 سال داشتم. یعنی فقط 2 برابر او سن داشتم.
میترسم اگر به منوال پیش برود به زودی از من جلو بزند و او بشود پدر من ومن بشوم پسر او!!!"




موضوع مطلب : لبخند, اطلاعات عمومی

دوشنبه 91 آبان 8 :: 11:17 عصر :: نویسنده : Rash mAKHFI

یه خانومی واسه تولد شوهرش پیشنهاد داد که برن یه رستوران خیلی شیک ...

وقتی رسیدن به رستوران , دربون رستوران گفت: سلام بهروز جان ... حالت چطوره ؟؟؟

زنه یه کم غافلگیر شد و به شوهره گفت : بهروز , تو قبلا اینجا بودی ؟؟





شوهر: نه بابا این یارو رو توی باشگاه دیده بودم ...

وقتی نشستن , گارسون اومد و گفت : همون همیشگی رو بیارم ؟؟؟

زنه یه مقدار ناراحت شد و گفت : این از کجا میدونه تو چی میخوری ؟؟؟

شوهر : اینم توی همون باشگاه بود یه بار وقت خوردن غذا منو دید ...

خواننده رستوران از پشت بلندگو گفت : سلام بهروز جان ... آهنگ مورد علاقتو میخونم برات ....

زنه دیگه عصبانی شد و کیفشو برداشت از رستوران اومد بیرون.

شوهره دوید دنبالش . زنه سوار تاکسی شد ....

بهروز جلو بسته شدن در تاکسی رو گرفت و خواست توضیح بده که حتما اشتباهی پیش اومده و منو با یکی دیگه اشتباهی


گرفتن ....

زنه سرش داد زد و انواع فحشارو بهش داد ...

یهو راننده تاکسی برگشت گفت : بهروز اینی که امشب مخشو زدی خیلی بی ادبه ها ....




موضوع مطلب : داستان, لبخند

یکشنبه 91 آبان 7 :: 11:25 عصر :: نویسنده : Rash mAKHFI

خر نخریدم انشاءالله ...! 

ملانصرالدین روزی به بازار رفت تا دراز گوشی بخرد. مردی پیش آمد و پرسید: کجا می روی؟ گفت:به بازار تا درازگوشی بخرم .
مردگفت: انشاءالله بگوی. گفت: اینجا چه لازم که این سخن بگویم؟ درازکوش در بازار است و پول در جیبم. چون به بازار رسید پولش را بدزدیدند. 
چون باز می گشت، همان مرد به استقبالش آمد و گفت: از کجا می آیی؟ 
گفت: از بازار می آیم انشاءالله، پولم را زدند انشاءالله ، خر نخریدم انشاءالله و دست از پا درازتر بازگشتم ان شاءالله! 


وظیفه و تکلیف 
روزی ملانصرالدین بدون دعوت رفت به مجلس جشنی. 
یکی گفت: "جناب ملا! شما که دعوت نداشتی چرا آمدی؟"
ملانصرالدین جواب داد: "اگر صاحب خانه تکلیف خودش را نمی‌داند. من وظیفه‌ی خودم را می‌دانم و هیچ‌وقت از آن غافل نمی‌شوم."




موضوع مطلب : لبخند

1   2   3   4   >   
 
درباره وبلاگ

به نام خدا هستم، از بچگی بزرگ شدم، تو بیمارستان به دنیا اومدم، صادره از شهرمون، همونجا بزرگ شدم، چند سال سن دارم، بابام مرد بود، تو دوران کودکیم بچه بودم، با رفیقام دوست شده بودم،یه تابرادر دارم که باهام برادره، به دوست داشتن علاقه دارم، قصد ازدواج نه دارم، بعضی شبها که می خوابم خواب می بینم، تو خونمون زندگی می کنیم، تا حالا نمردم و ...»

نویسندگان
Mamad Dj (10)

پیوندها
پایگاه خبری تحلیلی فرزانگان امیدوار
هواداران بازی عصر پادشاهان ( Kings-Era.ir )
مهندس محی الدین اله دادی
گل باغ آشنایی
««««« شب های تهران »»»»»
رقصی میان میدان مین
****شهرستان بجنورد****
دانشجویان مهندسی مکانیک شهرکرد
تعمیرات تخصصی انواع پرینتر لیزری اچ پی HP رنگی و تک رنگ و اسکنر
تراوشات یک ذهن زیبا

سایت روستای چشام
شبستان
برادران شهید هاشمی
عشق
مصطفی
اواز قطره
محمد قدرتی MOHAMMAD GHODRATI
دنیای هالیوود
نهِ/ دی/ هشتاد و هشت
.:مطالب جدید18+ :.
هر چی تو فکرته
... یاس ...
بیارجمند
هیئت
نــــــا کجــــــا آبـــــــاد دل مــــن ...
عرفان وادب
بهار عشق
*(حرفهای نگفته)*
مرامنامه عشاق
..پـــــر شکســــته
ALAKI
زازران
شایگان♥®♥
مناجات با عشق
دانشجوی میکروبیولوژی 91 دانشگاه آزاد اشکذر
سید علی حسینی
به بهترین وبلاگ سرگرمی خوش امدید
اخبار روز ایران وجهان
انجمن مرجع وتخصصی پارسی گلد
دانشجویان مهندسی مکانیک (شهرکرد)
نارنجی
دانلود آهنگ جدید
ایران من
سامانه ارسال پیامک + آرشیو SMS با موضوعات گوناگون
بهترین قالب های وبلاگ

طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
آمار وبلاگ
بازدید امروز: 1
بازدید دیروز: 53
کل بازدیدها: 305893